لزوم خلاقیت

بسم الله الرحّمن الرحیّم

وَ سَخَرَ لَکُم ما فی السَمواتِ وَ ما فی الارضِ جَمیعاً مِنهُ إنَّ فی ذالِکَ لَآیاتِ لِقَومٍ یَتَفَکَرون
                                                                                                                              جاثیه 13

و رام شما ساخت آنچه در آسمانها و زمین است، همه از آن اوست، که در آن برای متفکران عبرتهاست.

            قرنهاست که پیغمبران و  امامان و بزرگان، بر اهمیت اندیشه و نوآوری و خلاقیت و شکوفایی همه جانبه انسانها تأکید کرده ­اند. امّا متأسفانه در برنامه آموزشی، مدارس و دانشگاهها و سازمانها و ادارات و صنایع ایران، خیلی دیر به این موضوع پرداخته شده است،

حضرت علی(ع) می­فرمایند:

لاعِلمِ کالتَفَکُر
هیچ دانشی چون اندیشیدن نیست.

 فراموش نکنیم که الخالق اسم خداست و درک و فهم اسماءالله هدف دینی ما نیز هست. خداوند اولین خلاق جهان است که نتیجه خلاقیت او زیبایی حیران کننده­ای است که سرتاسر هستی را از ژرفای آسمانها تا قعر دریاها را فراگرفته است. انسان که خود عالی­ترین مخلوق الهی است، تنها متفکری است که توانایی خلاقیت دارد. آنچه که در طول تاریخ از دانایی و زیبایی و نکویی حاصل شده، نتیجه همین صفت انسانی است. حتی ادراکات سادۀ آدمی، بدون خلاقیت قابل درک نیست. مولوی می­فرماید:

هین سخن تازه بگو، تا دو جهان تازه شود

وارهد از حد جهان، بی حد و اندازه شود

خلاقیت فرآیندی است که دارای رویکردهای روانشناسانه، زیست شناسانه، مردم شناسانه و جامعه شناسانه است. با علم، هنر و اخلاق عجین شده است. اگر خلاقیتی در علم حاصل شود، به یک نظریه علمی منتهی می­شود و گاهی به نوآوری در فناوری و صنعت ختم می­شود. اگر در هنر خلاقیتی ارائه شود، آثار ادبی، موسیقی، فیلم و نقاشی و تئاتر ایجاد می­شود. در بحث اخلاقی و اجتماعی، تمام مراوده­های اجتماعی و تعاملات سازمانی در تمام سطوح از فرد، گروه، سازمان، دولت و ملتها، با خلاقیت مرتبط است. اما خلاقیت، با همه­ی جنبه­هایی که دارد، یک استعداد مرموز نیست که قابل آموزش نباشد؛ یکی از مهارتهای اندیشیدن است. مهارتی است که می­تواند آموخته شود و رشد یابد.

  چند کلمه­ی کلیدی آینده، تغییر، یادگیری، رشد علم و تکنولوژی و ارزشها در عین اینکه همگی با هم مرتبط­اند، با خلاقیت هم ارتباط دارند. تصور درستی از آینده، شامل مواردی مثل آینده اجتماعی ایران، آینده شخصی خودمان، آینده علم و اینکه چه آینده­ای مطلوب است؟ برای رسیدن به این آینده چه باید بکنیم؟ آیا آینده ما روبه پیشرفت است یا خطر انحراف دارد؟   آینده چگونه تغییر می­کند؟ به خلاقیت مرتبط است.

داشتن بینش مثبت به آینده بسیار مهم است. افکار و اعمال و موفقیتهای ما ناشی از بینشهای ماست. این بینشها توسط رهبر جامعه ارائه می­شود. بعد جامعه آن را می­پذیرد و به آن عمل می­کند و این بینش را افراد جامعه، به کمک هم تحقق می­بخشند. این آینده جز با تلاش و خلاقیتها و تفکر بدست ­نمی­آید.

بسیاری از ملتها زمانی شروع کرده­اند که نه منابع و نه جمعیت انسانی مناسبی داشته­اند. اما بینشهای عمیقی داشته­اند. ملتهای بینشمند و دارای ارزشهای درست، تواناتر هستند. آنان با این ارزشها، درستی مسیر آینده خود را تشخیص می­دهند. آینده مشابه رودی است که شاید متلاطم، شاید آرام باشد؛ شاید ما را بالا ببرد و شاید پایین بیاورد. بینش خوب مانند طنابی محکم، ما را در این رود پر تلاطم نگه می­دارد. مردم بینش را ایجاد نمی­کنند بلکه بینش را رهبر جامعه ایجاد می­کند و گسترش می­دهد. اجتماع بینشمند از بینش مثبت و انگیزه بخش رهبر آگاه می­شود و با توافق یکدیگر آن را حمایت می­کند. عمل بدون بینش، وقتگذرانی است و بینش بی عمل، یک رؤیاست. با تلاش و کوشش مردم، بینش رهبر به مقصد خود می­رسد.

 اگر بگوییم؛ بعضی ملتها چون باهوش­ترند، خلاقترند؛ نگاهی نژادپرستانه است. همه­ی انسانها از موهبت و توانایی­ها  برای خلاقیت برخوردارند. فقط باید تمهیدات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مناسب برای بروز شکوفایی خلاقیت آنها صورت گیرد. بی توجهی به خلاقیت یکی از علل توسعه نیافتگی، برخی ملتهاست.

About the author